محرم درکربلای ایران
روز تاسوعا لشگرهایی به صورت هیات راه می افتادند ، به طرف پادگان ابوذر سر پل ذهاب . در آنجا بود که بچه ها سینه زنی مفصلی انجام می دادند نوحه خوانان پابرهنه می شدند و بعضی از برادران به تبع کسانی که رسمشان بود سر تا پای خود را گل اندود می کردند و با چنین وضعی سینه می زدند. عزاداری خاصه در این دو روز محدودیت بردار نبود و عاشورا خلاصه ی همه ی عزاداری ها بود و بی تابی ها . در محوطه ی قراراگاه ، برادران تبلیغات لشگر ، چادرها و خیمه هایی را که تداعی کننده ی خیام اهل حرم بود برپا می کردند و درست موقع ظهر عاشورا به وسیله ی تعزیه خوانان اسب سوار با مشعلهای افروخته آنها را به آتش می کشیدند و حالتی را در عزاداران پدید می آوردند که قابل وصف نبود.
صبح روز عاشورا ، آنهایی که می توانستند به شهرهای مجاور منطقه می رفتند . با همان لباسهای خاکی که سرشانه هایشان را گل مالیده بودند ، با پای برهنه و پوتینهای به هم گره کرده و به گردن انداخته راه می افتادند به سمت مسجد جامع شهر در وضعی که هر بیننده را به خود جلب می کرد و اشک بر گونه هایشان جاری تا آنکه وقت اذان ظهر می شد.
فرهنگ جبهه / آداب و رسوم ج2 ص128