سفارش تبلیغ
صبا ویژن

محرم درکربلای ایران

 ایام محرم و روزهای عزاداری سرور عاشقا ، آقا ابی عبدالله الحسین (ع) در جبهه،بچه ها هر چه در امکانات و لوازم و ظواهر تدارکاتی کم داشتند ، در عشق به آقا و حال و حزن و اندوه چیزی کم نداشتند. هر شب اگر دسترسی به حسینیه داشتند در حسینیه و بین دو نماز مغرب و عشاء ، و اگر نداشتند در یکی از سنگرهای ، چادرها و اطاقها با صمیمیت و به دور از ریا عزاداری مینمودند.گاهی هم با حرکت گروهانی و گردانی به صورت دستجات و هیئتهای مذهبی در شهر به یکدیگر سر می زدند و به هم تسلیت می گفتند.

 

روز تاسوعا لشگرهایی به صورت هیات راه می افتادند ، به طرف پادگان ابوذر سر پل ذهاب . در آنجا بود که بچه ها سینه زنی مفصلی انجام می دادند نوحه خوانان پابرهنه می شدند و بعضی از برادران به تبع کسانی که رسمشان بود سر تا پای خود را گل اندود می کردند و با چنین وضعی سینه می زدند. عزاداری خاصه در این دو روز محدودیت بردار نبود و عاشورا خلاصه ی همه ی عزاداری ها بود و بی تابی ها . در محوطه ی قراراگاه ، برادران تبلیغات لشگر ، چادرها و خیمه هایی را که تداعی کننده ی خیام اهل حرم بود برپا می کردند و درست موقع ظهر عاشورا به وسیله ی تعزیه خوانان اسب سوار با مشعلهای افروخته آنها را به آتش می کشیدند و حالتی را در عزاداران پدید می آوردند که قابل وصف نبود.

 

صبح روز عاشورا ، آنهایی که می توانستند به شهرهای مجاور منطقه می رفتند . با همان لباسهای خاکی که سرشانه هایشان را گل مالیده بودند ، با پای برهنه و پوتینهای به هم گره کرده و به گردن انداخته راه می افتادند به سمت مسجد جامع شهر در وضعی که هر بیننده را به خود جلب می کرد و اشک بر گونه هایشان جاری تا آنکه وقت اذان ظهر می شد.                                                                        

  فرهنگ جبهه / آداب و رسوم ج2 ص128

 

 

 


نوشته شده در  پنج شنبه 86/10/20ساعت  3:30 عصر  توسط ذوالفقار 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اشرف مخلوقات در سال2011
به کجا؟!
امام خامنه ای
خاطرات بهشتی
شهید عباس بابایی
سال همت و کار مضاعف مبارک
پیشگفتار سفر
ورود نامه...
خامنه ای خمینی دیگر نیست!
نوشتاری از حسین قدیانی فرزند شهید اکبر قدیانی
[عناوین آرشیوشده]