سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام

امروز بعد از ده روز گشت و گذاردوباره به سمت اینترنت کشیده شدم واخبار این مدت رو رصدمیکردم که اتفاقی تصاویردوست عزیزوفداکاری رو دیدم که فقط به خاطر غیرتش به خاطردفاع از ناموس مملکتش به روی تخت بیمارستان افتاده بود...ناخداگاه ؛

دلم گرفت که مادرعلی کنارفرزندش اشک میریخت...

دلم گرفت از این جوونای پست وبی غیرت...

دلم گرفت ازبی تفاوتی مردم ...

دلم گرفت ازفراموش کردن شهدا...

دلم گرفت ازبرخی مسئولین دوربینی...

ونهایتا دلم گرفت از خودم!!!

دلم میخواهد بغضم را به دل نوشتم منتقل کنم که ما به کجا میرویم؟!ایا بایدزندگی اشرف مخلوقات اینگونه باشد؟!ایا این کمال است؟! ایا این آزادی ست؟!زندگی به چه قیمتی؟!

اندوه فراوان دلم مرااز نوشتن عاجز نموده است...

مادر علی خلیلی طلبه مجروح هنگام ملاقات با فرزندش در بخش آی سی یو بیمارستان عرفان تهران

 


نوشته شده در  یکشنبه 90/5/2ساعت  4:46 عصر  توسط ذوالفقار 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اشرف مخلوقات در سال2011
به کجا؟!
امام خامنه ای
خاطرات بهشتی
شهید عباس بابایی
سال همت و کار مضاعف مبارک
پیشگفتار سفر
ورود نامه...
خامنه ای خمینی دیگر نیست!
نوشتاری از حسین قدیانی فرزند شهید اکبر قدیانی
[عناوین آرشیوشده]