در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
بعضی وقتا یه جمله می شنویم که کلی حرف توی این یه جمله هست.
مثل این جمله از شهید خمّر در مورد ولایت:
« ما سی و پنج میلیون صفر بودیم و هیچ ارزشی نداشتیم وقتی عدد یک کنار ما قرار گرفت ارزشی بی نهایت پیدا کردیم. »
شهدا اینگونه امام خود را شناختند؛ ما چگونه شناختیم ؟!!!
وای بر ما اگر این "یک" را از ما بگیرند، دیگر هیچ ارزشی نخواهیم داشت، دیگر حتی اگر در کنار هم با وحدت بایستیم باز هم ارزش ما همان صفرهای بی ارزش خواهد بود.
حالا این صفر یکی باشه یا هفتاد میلیون هیچ فرقی نمی کنه.
بیایید بصیرتمان را مانند شهدا بالا ببریم.
بیایید ارزش واقعی ولایت را مانند شهدا درک کنیم.
چه خالیست جای شهدا دراین زمان پر از فتنه ....
Epelak.Blogfa.com
آمدم اینجا که پناهم دهی
لطف کنی عزت و جاهم دهی
نیست کسی مثل تو در عالمین
عشق منی عشق منی یا حسین!
باز به سوی تو سفر کرده دل
نیمه شبان قصد سحر کرده دل
درد کش جام تو مانده دلم
مست و خوش از نام تو مانده دلم
باز مرا سوز دمادم بده
گریه بده اشک محرم بده
شور بده عاشق شوریده را
نور بده این دل و این دیده را
ای همه جا داغ تو در خاطرم
گرچه ام آلوده ولی زایرم
زایرم و دست به دامان تو
کن نظری آمده مهمان تو
در حالی که شمارش آراء در وزارت کشور با اعلام رسمی از حوزه های مختلف ادامه دارد، جدیدترین نتایج اعلام شده از سوی مناطق به وزارت کشور نشان داده احمدینژاد با رقبای خود فاصله معناداری پیدا کرده است.
به گزارش رجانیوز، وزیر کشور اعلام کرد: از مجموع بیش از 39 میلیون آرای ریخته شده به صندوقهای اخذ رای، محمود احمدی نژاد با کسب بیش از 24 میلیون رأی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
صادق محصولی وزیر کشور با اشاره پایان شمارش آرا دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، نتایج انتخابات را به شرح زیر اعلام کرد:
مجموع آراء 39165191 رای با مشارکت بیش از 85 درصد
محمود احمدینژاد با 24527516 رای معادل 62و63درصد
میرحسین موسوی خامنه با 13216411 رای معادل 75و33 درصد
محسن رضایی میرقائد با 678240 رای معادل 73و1درصد
مهدی کروبی با 333635 رای معادل 85 /0درصد
آرا باطله نیز 409389 رای بوده است که معادل 1 و 04 درصد کل آرا بوده است.
رای فقط یک کلام
حاج محمودو وسلام
درگذشت ناگهانی مرجع بزرگ جهان اسلام و تشیع رو به محضر صاحب الزمان(عج) ملت ایران ومقام معظم رهبری تسلیت عرض میکنم.
پس از آنکه رئیسجمهوری اسلامی ایران به عنوان سخنران رسمی در اجلاس ضدنژادپرستی "دوربان 2" پشت تریبون قرار گرفت، یک نژادپرست با پرتاب
به گزارش رجانیوز، پس از این اقدام و بیرون کردن وی و همدست صهیونیستش از سالن، حضار به صورت ممتد به تشویق احمدینژاد پرداختند.
رئیسجمهور در واکنش به این اقدام، گفت: من از همه حضار عزیز استدعا دارم که اینها را ببخشند اینها بیاطلاع هستند. این بخش از سخنان دکتر احمدینژاد باز هم با تشویق حاضران همراه شد.
دکتر احمدینژاد در سخنرانی خود به نژادپرستی رژیم صهیونیستی و هولوکاست اشاره کرد که این سخنان وی با خشم نمایندگان دولتهای حامی رژیم صهیونیستی مواجه شد و نمایندگان هلند، فنلاند، کانادا و فرانسه جایگاه خود را ترک کردند.
متن کامل سخنان رئیسجمهور در این اجلاس به شرح زیر است:
رییس جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر اینکه صهیونیسم جهانی مظهر تمام عیار نژادپرستی است، تصریح کرد: باید کوشید تا به سوء استفاده صهیونیست ها و حامیان آنان از ابزار سیاسی بین المللی پایان داد و با احترام به خواست ملتها، عزم دولتها را در راه ریشه کن کردن این نژادپرستی آشکار جذب کرد و شجاعانه در مسیر اصلاح مناسبات و سازوکارهای بینالمللی گام نهاد.
متن کامل سخنرانی دکتر احمدی نژاد به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
حمد و سپاس مخصوص خداوند عادل، مهربان و خیرخواه بندگان است.
سلام خدا بر پیامبران الهی از حضرت آدم تا نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی(ص) که همه منادی یکتاپرستی برادری و محبت، کرامت انسانی و عدالت بودهاند.
جناب آقای رئیس،
دبیر کل محترم سازمان ملل،
کمیسیون محترم عالی حقوق بشر،
خانمها و آقایان؛
گرد آمده ایم تا در ادامه کنفرانس مبارزه با نژادپرستی دوربان با بررسی اوضاع کنونی، راهکارهای عملی در این مبارزه مقدس و انسانی جستجو کنیم. در حوادث چند قرن اخیر ظلم های بزرگی بر بشریت رفته است . در قرون وسطی عالمان و اندیشمندان به مرگ محکوم می شدند و پس از آن بردهداری و برده فروشی و شکار انسانهای بیگناه و جدا کردن آنها از خانوادههای خود و انتقال آنها به اروپا و آمریکا در بدترین شرایط و در مقیاس میلیونی رواج داشته است.
دورانی تاریک که همراه با اشغال سرزمینها و چپاول منابع و کشتار آوارگی مردم بی پناه بوده است. سال ها گذشت تا ملت ها با قیام خود و با بهای سنگین و به قیمت کشته شدن میلیونها انسان، متجاوزان خود را بیرون و حکومت های مستقل و ملی برپا کردند.
قدرت طلبان در فاصله زمانی کوتاهی دو جنگ بزرگ را بر اروپا و بخشی از آسیا و آفریقا تحمیل کردند. جنگهایی که حاصل آن حدود صد میلیون نفر قربانی و ویرانی بسیاری از سرزمینها و آبادیها بود پیروزمندان جنگ خود را فاتح جهان و ملتهای دیگر را شکست خورده پنداشتند و با وضع قوانین و ساز و کارهای ظالمانه حقوق ملت ها را نادیده گرفته و پایمال کردند.
خانم ها و آقایان،
شورای امنیت را که از مواریث جنگ های جهانی اول و دوم است ببینید. آنان با چه منطقی برای خود امتیاز وتو قائل شدند؛ این منطق با کدام ارزش انسانی و الهی سازگار است؟ با عدالت؛ با برابری در برابر قانون؛ با کرامت انسانی یا با تبعیض، بی عدالتی، نقض حقوق انسانی و تهدید اکثریت ملتها و کشورها؟ این شورا عالیترین و بالاترین مرجع تصمیمگیری در صلح و امنیت جهانی است. وقتی تبعیض قانونی وجود داشته باشد و منشاء قانون به جای عدالت و حق، زور و قدرت باشد چگونه میتوان انتظار عدالت و صلح داشت. قدرتطلبی و خودپرستی منشاء نژادپرستی،تبعیض، تجاوز و ظلم است. اگر چه امروز بسیاری از نژادپرستان هم در حرف و شعار نژادپرستی را محکوم می کنند اما وقتی چند کشور قدرتمند اجازه دارند بر مبنای تشخیص و منافع خود برای بقیه کشورها تصمیم گیری کنند به راحتی می توانند همه قوانین و ارزشهای بشری را لگد مال کنند؛ چنانکه کرده اند. بعد از جنگ جهانی دوم به بهانه قربانی شدن یهودیان و سوء استفاده از هولوکاست با تجاوز و لشکر کشی یک ملت را آواره و عدهای را از اروپا و آمریکا و سایر کشورها به سرزمین آنان منتقل کردند و یک حکومت کاملا نژادپرست را در سرزمین اشغالی فلسطین برپا کردند و در واقع به بهانه جبران صدمات نژادپرستی در اروپا خشنترین نژادپرستان را در نقطهای دیگر یعنی فلسطین حاکم کردند.
شورای امنیت این حکومت غاصب را تثبیت و در طول شصت سال از آن دفاع کرد و دست غاصبان را برای هر نوع جنایتی باز گذاشت. از این بدتر آنکه عده ای دولت های غربی و آمریکا خود را متعهد به دفاع از نژادپرستان نسل کش می دانند و در حالی که وجدان های پاک بشری بمباران، اشغال و آدم کشی و فجایعی که در غزه اتفاق افتاد را محکوم می کنند از آن جنایتکاران حمایت می کنند. قبل از آن نیز در برابر همه رسواییهای این رژیم سکوت نموده یا حمایت کردهاند.
سلام، من کامران هستم، بیست و اندی سال سن دارم و قدم هم بلنده. زیاد سرتون رو درد نمیارم و میرم سر اصل مطلب. همسایه ی پایینی ما یه دختر داره که خیلی خوشکله، ولی اصلا راه نمیداد، منم جرات نداشتم پا پیش بذارم، چون از اون قیافه های خیلی سگ داره که آدم جرات نمیکنه حتی سلام کنه. اسمش سکینه است. حیاط خونه مال اوناست و چند طبقه ی بالایی حیاط ندارن. یه روز که یکی از دوستام اومده بود خونه مون از توی پنجره ی اتاق من اونو دید و گفت پسر عجب تیکه ایه. چرا این حوریو تور نمیزنی. منم گفتم بابا این خیلی سگه، نمیشه رفت طرفش.
خلاصه گذشت تا اینکه یه روز فهمیدم که پدر مادرش برای مراسم یکی از اقوامشون رفتن شهرستان ولی سکینه چون امتحانای پایان ترمش بود مونده بود که درس بخونه. منم دیدم انگار بخت باهام یاره، منتظر یه فرصت طلایی بودم که حتی اگه خودش راضی نشد زوری زوری دلی از عزا در بیارم، آخه اگه شما هم میدیدینش همین فکرو میکردین. تا اینکه یه روز که خونواده میخواستن برم بیرون من با هزار بهانه و دروغ که حالم بده و نمیتونم بیام و اینا موندم خونه. رفته بودم که خونواده رو بدرقه کنم که برن که موقع برگشتن توی راه پله یهو دیدم که در خونه ی سکینه اینا باز شد و سکینه بیرون و نگاه کرد که منو دید که با یه شلوارک و رکابی واستادم توی راه پله، اونم که همیشه همه جوره حجابشو رعایت میکرد این بار با یه شلوارک نسبتا کوتاه و تنگ و یه تاپ آبی بود، ناچارا سلام و علیک کردیم و گفتم خانواده کی میان؟ گفت تا هفتم قراره بمونن، بعد میان و برای چهلم میرن. اونم از پرسید که خانواده چطورن که منم قضیه رو براش تعریف کردم که رفتن و تا شب نمیان. اونم گفت اتفاقا میخواستم بهتون بگم من تنهام و از کارای فنی هم سر در نمیارم، شیر حموم ما خراب شده میخواستم بگم اگه زحمتی نیست بیاین ببینین چی شده. منم از خدا خواسته گفتم ای به روی چشم و رامو کشیدم رفتم تو و ........
بعدشم حتما کامران قصه ی ما میره اون تو و دختره هم که خلاف آنچه انتظار میره محو وجود این شاهزاده ی خوش هیکل میشه و با هم حالی میکنن و بعد هم هر چند وقت یک بار باهم خواهند بود.
نمونه ای که در بالا دیدید فرمت کلی اکثریت قریب به اتفاق خاطرات سکسی است، که اخیرا مد شده است و روی اینترنت زیاد شده است. فرمت کلی اینگونه نوشته ها به این صورت است که ابتدا شخص خودش را معرفی میکند و سپس به معرفی سوژه میپردازد و بعد تعریفاتی کلی از زیبایی و قد و هیکل و مناطق حساس بدن او میکند و خواننده را تا حد امکان در کف سوژه فرو میبرد و بعد از آن روایتی از چگونگی رسیدن قهرمان داستان به سوژه گفته میشود که در اکثر مواقع سوژه بسیار راحت راضی میشود و همه چیز خیلی ساده اتفاق میافتد، هیچ مخالفتی از طرف سوژه وجود ندارد و گویی از قبل منتظر قهرمان داستان بوده است. در این چنین نوشته ها، هیچ گونه حریمی وجود ندارد و این نوشته ها راوی روابط سکسی بین اشخاص نا محرم، بین مرد زن دار و دختر جوان، زن شوهر دار و پسر جوان، روابط سکس با محارم و انواع روابط مفتضح بین دو جنس که تا حد امکان باید بیشتر با عرف و شرع و وجدان آدمی در تضاد باشد.
این مقالات که تحت عنوان خاطرات سکسی بر روی اینترنت پخش شده اند بی هیچ تردید از طرف منبعی تغذیه میشوند، چنانچه اگر صاحبان و حمایت کنندگان سایتهایی که اینگونه مقالات را پخش میکنند بررسی کنید به یک ریشه خواهید رسید. طرز کار چنین سایتهایی بدین گونه است که برای شروع چند داستان سکسی به عنوان خاطره از اشخاص مختلف به روی سایت میزنند و یک ایمیل هم معرفی میکنند تا خوانندگان خاطرات خودشان را برای آنها بفرستند تا روی سایت گذاشته شود و جوانان هم برای اینکه از قهرمانیها و زرنگی های خود تعریفی کرده باشند شروع به نوشتن تخیلات سکسی ذهن خود به صورت خاطره میکنند و هر آنچه در بیرون نتوانسته اند به آن برسند را در اینگونه داستانها به تصویر میکشند و برای مدیران اینگونه سایتها میفرستند و به همین ترتیب کارشان پیش میرود.
حال جوان خامی که در این شور و غوغای بازار جهل و این جلوه های شهوت در جامعه سالهاست که در کف سکس به سر میبرد با خواندن اینگونه داستانها به نام خاطرات و تحت تاثیر ادبیات "اروتیک" که تاثیرگذاری بسیاری هم دارد، هرگونه حریم روابط بین دو جنس در ذهنش رفته رفته شکسته میشود و رابطه ی سکس با دختر نامحرم داشتن و با مرد زن دار داشتن و زن شوهر دار داشتن و با محارم داشتن برایش کم کم از قباحت میافتد، غافل از اینکه غیر از اینکه اکثریت قریب به اتفاق اینگونه داستانها دروغین و تولد یافته از ذهنهای بیمار و برخاسته از عقده های سکسی واپس مانده در اعماق ناخودآگاه نویسندگان آن است، اینگونه داستانها از طرف مهاجمین به فرهنگ و تمدن غنی ایران حمایت میشود تا ایرانی غیرت مند را بی غیرت کنند، تا حرمت زن شوهر دار و مرد زن دار و حرمت ناموس مردم و حرمت رابطه ی جنسی با محارم و هزاران ارزش اخلاقی دیگر در این مرز و بوم از بین برود، و بنیان خانواده ها در کشوری که به پاس فرهنگ چندین هزار ساله هنوز محفوظ مانده متزلزل شود و افسوس که ما نیز هیزمی بر این آتش میشویم. تو گویی در این قرون به ظاهر متمدن فقط در ایران میتوان چنین ارزشهای اخلاقیی را یافت و دشمنان ، چه داخلی باشند و چه خارجی چشم دیدن چنین فرهنگی را ندارند و میخواهند ایران و ایرانی را نیز به منجلابی که خود سالهاست در آن فرو رفته اند بکشانند. جایی که خلاف ظاهر زیبا و متمدنش غیر از تعفن چیز دیگری ندارد...
کجایید مردان غیرتمند هزاره های ایران و زنان نجیب، مردان پاک چشم و زنان پاک دامن، که ارزشهایی که شما برای نسلهایتان به ارمغان گذاشتید دیگر برای این نسل رنگ و آبی ندارد و این نسل، سر سپرده ی فرهنگِ به جا مانده از عقده های سر باز کرده از فشارهای قرون وسطی شده است...